به موجب اصل یکصد و هفتاد و سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دیوان عدالت اداری برای «رسیدگی به شکایات، تظلمات و اعتراضات مردم نسبت به مأمورین یا واحدها یا آییننامههای دولتی و احقاق حقوق آنها» تشکیل شده است؛ اما مسأله این است که «شکایت، تظلمات و اعتراضات مردم» در چه قالبهایی امکان طرح در شعب دیوان عدالت اداری دارد و احکام شعب، در چه قالبهایی امکان صدور دارد؟
آنچه ضرورت انجام این پژوهش را دوچندان میسازد، این است که عملاً با قالب واحدی برای طرح دعوا و صدور حکم در دیوان عدالت اداری مواجه نیستیم.
بیشک، در صورت طرح دعوا و صدور حکم، در قالب عبارات کلی و مجمل، حل و فصل اختلافات و احقاق حقوق افراد به نحو مطلوبی انجام نخواهد شد و از این رو، تعریف قالبهای دقیق و مشخص ضرورت دارد. در خصوص مباحث مربوط، قانون دیوان با ایرادهای متعددی از حیث سکوت، ابهام، اجمال و … مواجه است و در رویه شعب دیوان، موارد مختلفی از ایراد و تعارض آراء یافت میشود.
در این گزارش برآنیم با بهرهگیری از یافتههای نظری و تطبیقی، به ارزیابی احکام قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری و رویه شعب دیوان مذکور بپردازیم. در این نوشتار، رویههای ناظر بر مباحث مربوط، شناسنایی و قالببندی شده است. همچنین موارد ایراد و تعارض آراء نشان داده شده است.
در این نوشتار، با بهرهگیری از یافتههای نظری و تطبیقی، ضمن شناسایی و ارزیابی رویههای موجود، برای اصلاح قانون دیوان پیشنهادهای مشخصی ارائه میشود.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.