خانواده، پناهگاه انسان و مأمنی برای سکون و آرامش است؛ از این رو، از جایگاه و اهمیت ویژهای در زندگی افراد جامعه برخوردار است. بیشک اختلافات و مشکلات خانوادگی بیش از هر امر دیگری میتواند در زندگی افراد تأثیرگذار و آسیبزا باشد. خانواده در معنای بسیار گسترده به گروهی از اشخاص گفته میشود که در اثر قرابت نسبی یا سببی با هم بستگی دارند؛ اما خانواده در معنای خاص که بیشتر مورد توجه قانونگذار است، عبارت است از: گروهی متشکل از دو نفر یا بیشتر که به دلیل قرابت سببی یا نسبی و یا بر اساس حکم دادگاه (در خصوص سرپرستی و قیمومت) در کنار هم زندگی میکنند.
افزایش بیش از پیش دعاوی خانوادگی و ویژگیهای خاص این دسته اختلافات موجب شده در دهههای گذشته قانونگذاران در بسیاری از کشورها به استفاده از روشهای دوستانه حل اختلافات خانوادگی بهویژه میانجیگری توجه خاصی نشان دهند. میانجیگری روشی است که در آن میانجیگر به عنوان شخص ثالث بیطرف به طرفین اختلاف کمک میکند تا از طریق گفتگو و سنجش راهحلهای گوناگون، اختلاف خود را به طور دوستانه و بر مبنای توافق حل و فصل کنند.
نویسنده در این پژوهش سعی دارد با استفاده از منابع بهروز و اصیل، از دستاوردهای حقوق تطبیقی جهت بهبود حقوق داخلی بهره گیرد. این پژوهش به مطالعه روشهای حل دوستانه اختلافات خانوادگی بهویژه نهاد میانجیگری در حقوق کشورهای دارای پیشینه و ساختار حقوقی و فرهنگی متفاوت میپردازد. مهمترین روشهای حل دوستانه اختلافات خانوادگی که در کشورهای دنیا رواج دارد عبارتند از: میانجیگری، سازش، مشاوره (خانوادگی)، مذاکره، داوری و دادرسی مشارکتی. در این میان میانجیگری از جایگاه و کارآمدی بالایی برخوردار است.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.