قسمت اعظم قانون مدنی ما از فقه امامیه گرفته شده و مطابق اصل ۱۶۷ قانون اساسی و ماده ۳ قانون آیین دادرسی مدنی، در موارد سکوت یا نقص یا اجمال یا تعارض قوانین، قاضی باید با مراجعه به منابع فقهی و فتاوی معتبر حکم قضیه را پیدا کند.
از سوی دیگر، دگرگونی جامعه و مقتضیات زمان و به وجود آمدن پرسشهایی در مسائل حقوق خانواده و عدم وجود قانون متناسب برای حل مشکلات در این زمینه ضرورت وضع قوانین جدید را ایجاب میکند و قانونگذار در وضع قانون در احوال شخصیه، خصوصاً در موضوع نکاح و طلاق علاوه بر شناخت عمیق و همه جانبه اوضاع اجتماعی، نیاز به شناخت عمیق مبانی فقهی هم دارد تا بتواند به درستی طبق موازین شرع مقدس مقررات را وضع نماید و از راهحلهای ارائهشده در کتب فقهی توسط فقهای بزرگ ما در طول زمان، در تدوین قوانین استفاده کند.
از آنجا که دسترسی به منابع فقهی و درک درست آنها نیاز به تخصص و مطالعه عمیق و طولانی دارد، ضرورت کارهای پژوهشی در این زمینه مشخص میشود.
به همین جهت در کتاب حاضر ابتدا مجموعه گزیدهای از آرای فقها درباره فسخ نکاح به صورت موضوعی و با تطبیق با قانون مدنی مطرح میشود و در بخش بعدی، متون فقهی مربوط به موضوع فسخ نکاح به طور مشروح و با ترجمه تطبیقی و اندکی توضیح ارائه خواهد شد.
هدف از این ترجمه صرفاً آشنایی با متون فقهی امامیه در موضوع فسخ نکاح بوده و به همین جهت سعی شده است که معانی کلمات و جملات در متن عربی با ترجمه فارسی تطابق داشته و به اصطلاح، ترجمه به صورت تحتاللفظی و تا حد امکان روان و گویا باشد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.