موضوع پیوند اعضا در مبتلایان به مرگ مغزی و مباحث فقهی– حقوقی پیرامون آن، از جمله مباحث جدید و حساسی هستند که نیازمند بررسیهای بیشتر و تبیینهای دقیقتر و عمیقتری هستند. در بعضی از موارد، شخص مرگ مغزیشده در نتیجه جنایت دیگری به این حالت دچار شده است، اما هنوز حیات غیر مستقرّ او پایان نیافته است؛ تا اینکه پزشک و پرستار با تقطیع اعضای وی، به حیات غیر مستقرّ او پایان میدهند. در این موارد این سؤال پیش میآید که آیا عمل پزشک و پرستار، اسناد جنایت به جانی را از بین میبرد یا نه؟ بر فرض اینکه اسناد باقی باشد، جانی به قصاص نفس محکوم میشود یا قصاص عضو؟ آیا در این صورت دیه ثابت میشود یا ارش؟ در این بین، مسؤولیت پزشک و پرستار تا چه حد است؟
البته از آنجا که هدف در پیوند اعضا، نجات جان بیماران نیازمند از مرگ و یا رهایی آنان از درد و رنج بوده است، برداشتن عضوی از اعضای بدن افراد زنده یا مرده برای این منظور امری کاملاً معقول است. در متن حاضر، ضمن بررسی فرضهای گفتهشده، به بررسی این مسأله میپردازیم که با فرض جواز تقطیع اعضا توسط پزشک، چه قوانینی در این خصوص وجود دارند و شرایط و مقررات حاکم، چه احکامی را در این خصوص مقرر میدارند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.