پیشفروش ساختمان به لحاظ شرایط اقتصادی وسودآوری بخش ساختمان و مسکن از دیرباز مد نظر قرار گرفته است. حقوقدانان ما در رویارویی با این نوع قراردادها با تعارضهای سنت و مدرنیته مواجه شدهاند. علیرغم اهمیت پیشفروش از منظر سازندگان و پیشخریداران، مشکلات زیادی نظیر کلاهبرداری و … پیرامون آن ممکن است به وجود آید.
اولین اقدامی که پس از انقلاب اسلامی جهت تنظیم بازار پیشفروش ساختمان صورت گرفت، تصویب مصوبهای با عنوان «لایحه قانونی حمایت از پیشخریداران واحدهای مسکونی» در سال ۱۳۵۸ از سوی شورای انقلاب بود. ضعفهای لایحه قانونی مذکور نظیر مجمل بودن و عدم پیشبینی هیچگونه ضمانت اجرایی برای تکالیف مندرج در آن، افزایش مشکلات در حوزه پیشفروش و بروز دعاوی گسترده؛ زمینه بازنگری اساسی در قواعد پیشفروش ساختمان را فراهم کرد. نهایتاً لایحه جدید پیشفروش ساختمان تهیه و در جلسه هیأت وزیران مطرح و به تصویب رسید و نهایتاً با انجام تغییرات عظیم از سوی مرکز پژوهشهای اسلامی و شورای نگهبان، لایحه یادشده در قالب قانون پیشفروش ساختان به تصویب رسید.
قانون پیشفروش ساختمان بهرغم تصویب قانون و تأیید شورای نگهبان، به لحاظ اجرایی با موانع متعددی مواجه شد. دخیل کردن نهادهای متعدد از سوی مقنن برای اجرای قانون، عدم توجه به عرف تجاری و نقش مشاورین املاک در فرآیند پیشفروش، فقدان ساز و کارهای ثبتی مناسب و عدم تعیین دقیق مراجع ذیصلاح در برخی حوزهها از جمله علل و مشکلات موجود برای عدم اجرای قانون یادشده بوده است.
اهمیت حوزه پیشفروش ساختمان از یک سو و ضعف و مشکلات قانون پیشفروش از سوی دیگر، بررسی قانون مذکور را ایجاب میکند. هرگونه اصلاح و یا تقنین مجدد در این حوزه بدون توجه و تحلیل دقیق قانون فعلی، خطای بزرگی خواهد بود؛ لذا نوشتار حاضر با مبنا قرار دادن قانون پیشفروش و مستندات مربوط در تلاش است نخست ابهامات مسائل مختلف حقوقی این حوزه را بررسی کرده و بهترین تفسیر را برای اجرای قانون ارائه نماید و در مرحله بعد ایرادات و انتقاد قانون را مطرح کرده و تا حد امکان به طرح پیشنهادات در جهت حل مشکلات قانون در بُعد اجرایی و تحلیلی بپردازد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.