از زمان پیدایش بشر نخستین تا عصر حاضر همواره به دلایل مختلفی چون خودکامگیها و قدرتنمایی حکام و سلاطین، جنگها و درگیریهای خونینی رخ داده است و در عصر مدرن نیز در حوزههای وسیعی گسترش یافته است.
امروزه به علت گسترش ارتباطات و تغییرات روزافزون در این زمینه و همچنین اهمیت یافتن حقوق بشر و نیاز به پاسخگویی در مقابل این فجایع، دولتها اقدام به تأسیس دادگاههای بینالمللی در برابر تجاوزات و جنایات بینالمللی نمودهاند. این روند از تأسیس دادگاههای موقت و ویژه شروع و تا امروز که یک دادگاه دائمی اختصاصی یعنی دیوان کیفری بینالملل ایجاد شده است، ادامه دارد.
طی دو دهه گذشته، حقوق بینالملل کیفری شاهد پیشرفتهای شگرفی بوده؛ تحولات جهان معاصر، و معضلاتی که اعمال صلاحیت جهانی در تحقق عدالت کیفری به همراه داشت که از یک سو به تحکیم و توسعه ارزشهای مشترک میان تمامی جوامع بشری انجامید و از سوی دیگر نیازها، آرمانها و نگرانیهای مشترکی را برای آحاد بشر پدید آورد؛ تا آنجا که امروزه در کنار دولتها و سازمانهای بینالمللی و یا حتی به جای آنها، افراد (اشخاص حقیقی) تحت شرایطی در عرصه جامعه بینالمللی تابع حقوق بینالملل، صاحب حق و تکلیف شناخته میشوند.
کتاب حاضر به منظور تعمیق مطالعات در حوزه حقوق بینالملل کیفری در دو جلد به رشته تحریر درآمده است. جلد اول این کتاب با تأملی بر حیطه مفهوم و تمایز حقوق بینالملل کیفری و حقوق کیفری بینالملل، تمرکز خود را بر موضوع تبیین تلاشهای جامعه بینالمللی در ایجاد دادگاههای موقت و ویژهای نهاده است که در بازه زمانی ۱۹۴۵ تا ۱۹۹۸ به وجود آمد؛ از جمله دادگاههای نورنبرگ، توکیو، یوگسلاوی، رواندا، سیرالئون، تیمور شرقی، کامبوج، لبنان و سنگال. جلد دوم نیز به دیوان بینالمللی کیفری، ساختار و صلاحیت آن و نهاد دادستانی دیوان میپردازد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.